شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- «آفتاب اعتدال طلوع کرد» اما آیا آفتاب اعتدال در رسانهها هم طلوع کرد؟
پس از انتخابات تنها <مطبوعات> پیرامون ماهیت و مفهوم اعتدال بحث کردند و سهم سایر رسانهها همچون رادیو و تلویزیون در مقایسه با مطبوعات بسیار کمرنگ بود. شاید امروز لازم باشد بگوییم اعتدال چه نیست؟ چراکه در جاهایی نام مستعار افراط هم اعتدال تعبیر میشود و افراطگریها به زبان معیاری بدل شده که چنانچه بر اساس آن عمل نکنیم، تعادل را به هم زدهایم. در مجموع حد و مرزهای نظری و مفهومی اعتدال دچار اغتشاش معنایی است یا حداقل با آن چه در فضای سیاسی دوره انتخابات و بعد از آن که مد نظر دولت بود، فاصلههایی دارد.
مفهوم اعتدال پیشتر در حوزه سیاست بحث شدهبود، طرح این مفهوم از سوی دکتر روحانی برداشتهای متفاوتی را در سطوح مختلف نخبگان و سیاستمداران به دنبال داشت، با این حال فصل مشترک همه آنها فاصله گرفتن از افراط بود اما آنچه در کنار تبیین این برداشتها اساسی جلوه میکند، عملیاتی و اجرایی کردن اعتدال، توسط رسانهها است تا اعتدال را به عنوان وسیلهای برای پاسخگویی به نیازهای جامعه با رویکردی همه جانبه برای اعتدالیتر کردن ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به کار بگیرند.
اگر نخست به تعریف ماهیت اعتدال بپردازیم شاید بتوان آن را دعوت به اعمال سیاستهای اعتدالی تعریف کرد که در این صورت ساختارها بر کنش ارجحیت مییابند. از این منظر این نکته را باید مدنظر داشت که صرف تمایل به اعتدال از آن جهت که گاه ممکن است ساختارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی موجود، عرصه بروز اعتدال را فراهم نکند، کفایت نمیکند.
اعتدال را نه به معنای حد وسط جناحهای سیاسی بلکه تنها باید در برابر افراط معنا کنیم تا بتدریج جامعه را به سمت و سویی اعتدالی بکشانیم؛ از جمله اقدامهایی که در زمینه غلبه بر بیتعادلیهای ساختاری میتواند کارساز باشد، فراهم کردن زمینههای فرهنگی و شکل دادن گفتمانهای جدید است، از آنجا که گاه از وجود برخی شکافهای اجتماعی و تاریخی دم زده میشود، به کار گرفتن این مشی اعتدالی به عنوان محل اجماع نیازهای ملی، بسیار میتواند
کارساز عمل کند.
اما فارغ از بحث پیرامون ماهیت و چیستی اعتدال، این سؤال مطرح میشود که رسانهها تا چه حد در وضعی اعتدالی قرار دارند؟
اگر بدبینانه نگاه نکردهباشم، شاید فضای رسانهای آنچنان که باید انعکاس دهنده واقعیتهای جامعه نباشد. این حوزه نیاز به آسیبشناسی دارد و از آن جهت که آسیبشناسی وضع رسانهها مسألهای چندجانبه است، شایستهاست دانشگاهها و بخشهای مختلف جامعه پیرامون تطابق دنیای ساختهشدهرسانهای و آنچه در واقعیت وجود دارد به تحقیق بپردازند، چراکه حقیقتاً یکی از المانهای لازم برای ایجاد عملکرد اعتدالی رسانهها در این تطابقها نهفتهاست.
نکته دیگر پیرامون وضع رسانهها این است که فضای رسانهای ما «رسانه معیار» یا «زبان معیار رسانهای» را در مسیر حرکت خود تعریف نکرده و از این جهت که چنین بلاتکلیفی در آینده ممکناست به تک صدایی بینجامد، مسألهای قابل تأمل است، این در حالی است که انتساب جریانهای تک صدایی احتمالی به بخشهای مختلف حکومت، میتواند به زبان افراطیگری رسمیت و مشروعیت بخشد. از دیگر پیامدهای نداشتن زبانی معیار میتوان به تولیدات رسانهای هم اشاره کرد که به جای ترویج مسأله مشترک، به چند پارگی و قطبی شدن جامعه دامن میزند و پیام هموزنی را منعکس نمیکند.
بنابراین از آن جهت که شیوههای عمل رسانهای مناسب به کار گرفته نمیشود، گاه ممکن است، فضای رسانهای به لحاظ رفتاری گرفتار نوعی بیتعادلی شود، بهطوریکه جای کار رسانهای، رفتاری غیر اخلاقی در رسانهها بروز کند. از این رو اگر رسانهها بتوانند در مسیر اعتدال قرار گیرند، قطعاً میتوانند بازنمایی درستی از جامعه
ارائه کنند.
٭ متن فوق ویرایش و تلخیص ایران از سخنرانی دکتر هادی خانیکی در نشست «رسانه و اعتدال» است که دوشنبه 29 اردیبهشت در مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ایراد شد.
منبع: روزنامه ایران
|